جدول جو
جدول جو

معنی جرد بده - جستجوی لغت در جدول جو

جرد بده
پاره کن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درد زده
تصویر درد زده
دارای درد دردمند، مریض علیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرد شده
تصویر طرد شده
رانده شده، رانده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
مرفوضً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
Disproved
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
réfuté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بلدرچین
فرهنگ گویش مازندرانی
پنهان کن، مخفی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره کن
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو زردرنگ پیشانی سفید
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره کن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
反証された
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
جھوٹا ثابت کیا گیا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
খণ্ডন করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
ถูกโต้แย้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
kufutiliwa mbali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
çürütülmüş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
반박된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
опровергнутый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
מוכח כלא נכון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
widerlegt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
खंडित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
weerlegd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
refutado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
confutato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
refutado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
被驳斥的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
obalony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
спростований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
terbantahkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی